انسان در مثنوی معنوی
( این دومین بخش از سخنرانی دکتر عبدالکریم سروش است که در سال 1387 ایراد شده است. )
توجه: انتشار این مطلب به معنای جانبداری از مواضع سیاسی و دیگر مطالب علمی دکتر نیست
اما برویم سراغ عنصر دوم کتاب مثنوی، که انسان است. اگر سراسر کتاب مولوی را بگردید، خواهید دید برای او مفهومی مهمتر از انسان وجود ندارد. مولوی این تعبیر را به صد بیان تفصیل داده است. مولانا صدها تشبیه و استعاره به کار گرفته تا خوانندگان خود را قانع کند آدمی، موجود مهمی است و از او مهمتر چیزی پیدا نمیشود. مولوی حتی اخلاق را بر اساس اهمیت آدمی بنا نهاده است. یکی از چیزهای جالب مثنوی همین نکته است.
مولوی از بهشت و جهنم خیلی کم سخن گفته است. باز تأکید میکنم که
مولانا مرد متدینی بود و پیرو پیامبر اسلام و قرآنشناس بود. اما از فقه و بهشت و
جهنم تقریباً در مثنوی خبری نیست. نه اینکه از این مقولات بیاطلاع بود، میدانیم
او فقیه و مفتی بود، اما به مقولات دیگری توجه داشت و مناظر دیگری پیش چشمانش بود.( لطفا ادامه دهید)
- ۰ نظر
- ۲۴ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۵۶
- ۳۵۹ نمایش